1.برای خریدن عشق هرکس هرچه داشت اورد

دیوانه هیچ نداشت وگریست

گمان کردن چون هیچ ندارد می گرید

اماهیچ کس ندانست که قیمت عشق اشک است

وقیمت اشک عشق

2.ماه به من گفت اگردوستت به توپیامی نمی دهد

چراترکش نمی کنی به ماه نگاهی کردم وگفتم

ایا اسمان توراترک می کند زمانی که نمی درخشی

3.ای غم تو که هستی ازکجا می ایی

هردم به هوای دل ما می ایی

بازای وقدم به روی چشمم بگذار

چون اشک به چشمم اشنا می ایی

4.وقتی که وفا قصه برف به تابستان است

ومحبت گل نایابیست به چه کسی باید گفت

باتو خوشبخت ترین انسانم

5.هرکه عاشق شدجفابسیارمی بایدکشید

بهریک گل منت صدخارمی باید کشید

من به مرگ راضیم اما نمی ایداجل

بخت بدبین ازاجل هم نازمی بایدکشید